رهام 
لیانا رو بغل کردم و اروم اروم آوردمش تو هال،روی کاناپه نشوندمش..
-عشق رهام،فیلم چی میبینی؟! 
+سلام بمبئی نفس💕
-حله
همینجوری خوراکی ها و  هَله هولِه هارو میاوردم،روبه لیانا گفتم:تا وقتی که من زندم شما حق قهر کردن نداری،دلم برات رفت دیوونه..
-چشم،به خدا منم همین طور عشق مهربونم😍😔
+افرین زندگی چشمت بی بلا 🙈♥️
کنار لیانا نشستم و فیلمو پلی کردم 
یهویی احساس کردم سر لیانا روی شونه منه...
اروم روی موهاشو بوسیدم و دستمو دورش حلقه کردم..
از اولم کارم اشتباه بود..
چرا رفتم سمت پگاه..
چرا لیانا رو اذیت کردم..
لیانایی که  همه زندگیم بود..
تقریبا ۴۶دقیقه از فیلم رفته بود..
کم کم صدای مرتب شدن نفسای لیانا به گوشم میخورد..
الهی، خوابش برده :)...
افقی جوری که بیدار نشه بغلش کردم.
اروم اروم بردمش سمت اتاق..
لیانا رو روی تخت گذاشتم و  اروم لاله گوششو بوسیدم..
خوب بخوابی زندگیم:)
رفتم تو آشپز خونه که ناهار  درست کنم..
بعد از ظهر باید  لیانا رو ببرم پارک،یکم شیطونی کنه بلکه دوباره همون آتیش پاره ای بشه که من عاشقشم..
بزای همین تصمیم گرفتم زنگ بزنم امیر..
امیر..
خواب بودم که احساس کردم گوشیم داره زنگ میخوره..
&لیاااا...این گوشیه منو جواب بده..
@امیر خیلی میخوابی پاشوو..
&تو ..گوشیمو جواب بده‌حالا..
@الو...سلام به به آقای هادیان..چه عجب..خواهرم چطوره...خداروشکر.....اهان..امیر..خوابه بابا...باشه باشه حتما پس دریاچه منتظریم...
&چی گفت رهام....
@هیچی پاشو..می‌خواد بره لواسون😄😄😄
&تو چرا نیشت بازه ؟! 
@چون جایه که توش متولد شدم 😌😌😌
&او مای گاد چه اشوه ای ام میاد😂
@زهرمار پاشو ببینم..
&میگن زن بلاست خدا هیچ خونه ای رو بی بلا نزاره..
@الهی امین..
به زور خودمو از تخت جدا کردم...
بعد خوردن یه ناهار درست و حسابی رفتم یه دوش گرفتم و آماده شدم 
دیدم لیا چمدون شو از اتاق برد بیرون...
@امیر،راستی رهام گفت شب میمونیم..گفت یاشار و میلادو مسعود هم میاین البته با دوستاشون😂ارون و نامزدشم میان😌
&اوکی حله..
@اخ راستی..پرهام و رادینم میان..
&ماشالا همه رو هم میشناسه..باوش بریم..
تو همین فکرا بودم که گوشیم دوباره زنگ خورد..
رهام بود..
&جونم داداشی؟!
+سلام داداش خوفی..
&سلام اقا..مرسی تو خوفی🤣
+بد نیستم،داداش زود  بیا که بریم دیگه..
&الان راه میوفتم..راستی رهام کجای لواسون میریم؟!
+آخرای فشم و اینا چطور؟! 
&هیچی جاش قشنگه😍
سریع کتمو برداشتم و با لیا رفتیم تو پارکینگ..
لیا سوار ماشین شد و منم بعد جابه جایی سوار شدم..
اهنگ دلمو دزدیدی فرزاد و پلی کردم..
شیشه هارو کشیدم پایین..
@وای امیر چقدر حال میده🤪🤪🤪
&😂😂😂😂خیلیییی
نزدیک که شدیم زنگ زدم رهام..
&داداش کجایین..
-اولای گردنه قوچک..
&دیدمتون..
به به..
رادین و ارون پرهام و یاشار و امیرمیلاد و مسعود همه با خانماشون ععع بابا ایول..سینا و فرزاد فرزین با خانمش و فرزاد فرخ و بودن چه شود این سفر ...
رفتیم جلو تر که یکی یکی سلام و احوال پرسی میکردیم و خیلی خندیدیم..
هفت هشت ماشین بودیم تقریبا ..
لیانا ام معلومه با رهام آشتی کردن🤣😍😁😜
همه باهم راه افتادیم تا برسیم به مقصد مورد نظر...
لیانا*
آنقدر داشت بهم خوش میگذشت که نمیخواستم از این حس در بیام 😁
کلا حال میکنم با جمع صدای اهنگ کل فضا رو پر کرده بود بوی عطر رهام دیوونه ترم  میکرد..
تو حالو هوای خودم  بودم یه دفعه رهام گفت:بریم؟!
+کجا؟! 
-اهنگو بخونیم؟! 
+بریم😁
+_بنشین با ناز  ای سوره شیرین عشق دنیا زیباست هر جا برود دین عشق دنیا زیباست اره دنیا زیباست...
بعد از کلی مسخره بازی نگاهم افتاد به رهام. اروم دستمو گذاشتم رو گونش و بعد. اروم بروی لپاش رد رژم و جا گذاشتم..
-لیانااااا😂😂😂
+جانممم😂♥️
_رژ لبی شدم 😂😑
+فدای سرت 😁😅
-نظری ندارم 
یه دفعه امیر اینا از بغل مون رد شدن..
امیر کلا مرض داره 😑
لیا بالای سانروف نشسته بود قر میداد😂😑
عجبا کی آدم میشن اینا 
-اونا جارو لیان😂😂
+ععع اره..قیافه لیا رو نگاه کن تورو خدا 😂😂
-وایییی😂
همه از پشت جوری که پشت سر ماشین عروس بوق بزنن بوق میزدن....
رهامم برای تشکر و مسخره بازی ادای اونارو در آورد 
-پشت سرت یه چیزیه میشه برش داری ؟! 
+اوهوم الان برمیدارم..
وای خدای من یه دسته گل خوشگل بود😍😍😍
+هینننن..مرسی عشقمممم🥺💕
-فداتشم..مامان بچه هام😍
*بی حیا😜
شیشه رو کشیدم پایین و دسته گلو عین این  عروسا بیرون دادم و تکونش دادم 😅♥️
یه دفعه همه از  پشت سر داد زدن:
لیانا...رهام...لیانا..رهام
منو رهامم فقط میخندیدیم 😂😜
امیر و سینا اومد بغلمون ...
سینا:جون  بابا مبارک باشههه...
رهام:همچنین شما...
امیر:لیانا رهاممم به پا هم پیر بشید...
منو رهام:مرسی امیر  جاننننن
لیا: الهی که رهام موهاتو به رنگ دندونات در بیاره 
من:همچنین امیر برای تو 😡
پرهام: مبارکهههههه
رهام بوق زد و رد شدن 
همه دونه دونه.رد میشدن تبریک میگفتن😍😅
حدود نیم ساعت بعد رسیدیم ویلا🤪
همینجوری وسایلامونو تو اتاقا ولو کردیم و راه افتادیم سمت  وسط شهر یعنی دریاچه..
بعد از  بیست دقیقه همه دور هم نشسته بودیم و داشتیم شام میخوردیم😅
منو رهام توی یه بشقاب غذا میخوردیم با یه قاشق😁کلا خیلی نگاهمون میکردن😌 
ساعت شیش غروب بود هوا خیلی خوب و ملایم بود آقا فزرزاد(فرزین) و اون یکی آقا فرزاد و آقا سینا و امیر رهام یه زیر انداز بزرگ و پهن کردن 
ما دخترا نشستیم  یه دفعه امیر میلاد و سینا و فرزاد اینا و یاشار وامیر و رهام اومدن نشستن پرهام و رادینم اومدن...
امیرو رهام دوتا گیتار دستشون بود ‌پرهام و رادین هم کاختن،یاشار ساکسفنشو آماده میکرد سینا و فرزاد فرزین هم تنبک دستشون گرفته بودن 
رهام:لیانا  توام بخون..
لیا:منم میخونم..
نامزد سینا ستاره:منم هستم..
شیوا زن فرزاد فرزین:دخترا مام همخونی می‌کنیم...
بعد از یک دو سه گفتن پسرا شروع کردیم 
اهنگ چک و چونه سارن....

خواب و خیالِ من، شور و اشتیاق من
بی تو به سر نمیشه عشق بی همتای من
کاش بارون بزنه لای موهای بهار
تو کنارم بمونی غم بره از دل ما
چک نزن نه چونه برام نگیر بهونه
بزار دنیا بدونه، عشق میمونه
چک نزن نه چونه آخه دیگه نداری بهونه
حنات رنگی نداره آی دیوونه
چک نزن نه چونه برام نگیر بهونه
بزار دنیا بدونه، عشق میمونه
چک نزن نه چونه آخه دیگه نداری بهونه
حنات رنگی نداره آی دیوونه
سر بزار رو شونه ی من دل من گرمه توعه

 

صحنه خیلی رویایی رو داشتیم رقم میزدیم 
سرمو گذاشتم رو شونه رهام دادم 


این دل دیوونه ی من حواسش پرته توعه
خلوته چشای مستت دوای درد منه
اخمت وقتی که قهری نقطه ی ضعفه منه
چک نزن نه چونه برام نگیر بهونه
بزار دنیا بدونه، عشق میمونه
چک نزن نه چونه آخه دیگه نداری بهونه
حنات رنگی نداره آی دیوونه
چک نزن نه چونه برام نگیر بهونه
بزار دنیا بدونه، عشق میمونه
چک نزن نه چونه آخه دیگه نداری بهونه
حنات رنگی نداره آی دیوونه
بعد از تموم شدن اهنگ رهام لباشو گذاشت رو لبم و بعد چند ثانیه که جدا شدیم گفت:دوست دارم ♥️
همه دست زدن و جیغ میزدن 
رفتیم اهنگ بعدی 
حسین توکلی چتری...
من:

باز که چتری زدی وای چه عطری زدی تا رسیدم بهت هوشم رفت
رهام:

وای از عمق نگات وای از اون خنده هات تا رسیدم بهت هوشم
امیر:

باز که چتری زدی وای چه عطری زدی تا رسیدم بهت هوشم رفت…
لیا:

وای از عمق نگات وای از اون خنده هات تا رسیدم بهت هوشم رفت ♩♬♫
ستاره:

ریزه ریزه ریزه الاناست دلم بریزه واسه اون چشای تیره که دلم بدجوری بهش گیره…
سینا:

دیگه میگه دیره ساعتم داره جلو میره باز بذار دلم همینجوری ازت عشق بگیره ♩♬♫
فرزاد فرزین:

باز که چتری زدی وای چه عطری زدی تا رسیدم بهت هوشم رفت ♩♬♫
همخوانی دخترا :

باز که چتری زدی وای چه عطری زدی تا رسیدم بهت هوشم رفت ♩♬♫
 
فرزاد فرخ:

وای از عمق نگات وای از اون خنده هات تا رسیدم بهت هوشم رفت…
همخوانی دخترا:

وای از عمق نگات وای از اون خنده هات تا رسیدم بهت هوشم رفت…
همه باهممم:

قید دنیارو زدم سر چشمات نگیره به پر دلم یهو پر چشمات ♩♬♫
عاشقی از من دیوونگی از تو خط بکش دور همه عزیز جونم شو…
باز که چتری زدی وای چه عطری زدی تا رسیدم بهت هوشم رفت ♩♬♫
وای از عمق نگات وای از اون خنده هات تا رسیدم بهت هوشم رفت…
بعد از تموم شدن این اهنگ یه دفعه یاشار گفت:
سینا اهنگ دلبر شیرین تو بخون😂
همه خندیدیدم و گفتیم:اره اره 
سینا:اوکی بریم همه آماده ایننننن؟!!!!
همه :بلهههههه
سینا :

دنیام با تو یه دفعه چه جذاب شد واست مردن توی دل من بابا شد
عکس چشمات توی دل من قاب شد ای وای از دست تو ♬♫♪
دوست دارم دلبر شیرینم حالم خوبه پیش تو که میشینم
دل میگیره تورو که نمیبینم ای وای از دست تو ♬♫♪
ای داد از دلم آخه دل وامونده پیش تو که جا مونده این یعنی عشق
ای داد از دلم آخه همه چیمی تو عشق و زندگیمی تو این یعنی عشق ♬♫♪

ای داد از دلم بین این همه آدم دلمو به تو دادم این یعنی عشق
ای داد از دلم عاشقت شدم کم کم چه خبره تو قلبم این یعنی عشق ♬♫♪
با تو هی راه اومدم تا خود ماه اومدم ماه قشنگم
دل تو جای من همه دنیای من ماه قشنگم ♬♫♪
چشمام روته حالم به تو مربوطه اسمم روته عشق من
ای داد از دلم آخه دل وامونده پیش تو که جا مونده این یعنی عشق ♬♫♪
ای داد از دلم آخه همه چیمی تو عشق و زندگیمی تو این یعنی عشق
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
سینا درخشنده دلبر شیرین
همه جیغ زدیم  و کلی مسخره بازی در آوردیم 
امیرمیلاد میرقصید و مام کلی از دستش میخندیدیم 
رادینو پرهام رهامو منو اذیت میکردن 😂
بعد کلی مسخره بازی دیگه تصمیم گرفتیم برگردیم..
........
لباس عوض کردیم و اومدیم وسط ویلا نشستیم..
امیرمیلاد یه فیلم پلی کرد و همه نشستیم  پای تلویزیون 😅
با صدای بلند میخندیدم ‌و هر از گاهی باهم  پچ پچ میکردیم ..
لیا:
کلی داشت با بچه ها بهمون خوش میگذشت خوبیش اینه که امیر اینجا زیاد نمیخوابه 
بچه ها ام به لیانا کمک میکردن که بتونه راه بره و جای شکرش خیلی هست که یواش یواش راه میره 
رهام:بچه ها میخوام ناخدا رو بخونم..
نگاهم رفت رو رهام..
یادش شب تصادف لیانا اومدم..
به قول رهام نا خدا منو به لیانا برگردوند...
همه باهم گفتیم:بخون
رهام:لیانا از ناخدا ممنونم بابت داشتنت و اینکه کنارمی منو بابت همه بدیام ببخش مرسی که تحملم کردی🙃♥️
لیانا:تو همه زندگیمی من جز تو کسیو ندارم 
همیشه ام کنارتم چون وظیفمه🥺♥️ تو ام قول بده تنهام نمیزاری 
رهام:به چشمات قسم که عزیز تر از هرچی ان برام😍
پرهام:زن داداش بسته گریمون گرفت😅😂
رهام:😂😂😂بریم..
امیرو رهام:

کشتی من به گل نشست ناخدای خوبی نداشت تن شکستمو ندید منو رو موج تنها گذاشت ♬♫
به شوق مقصدی قشنگ تنمو به دریا !!!! زدم دستم تو دست ناخدا میگفت که راه رو بلدم
اعتماد کردم بهش عاشقش شدم شدید اما این عشق منو ناخدا هیچوقت ندید ♬♫
این وسط افتادم و کسی منو نمیفهمه ای !!!! خدا کاری بکن ناخدا چه بی رحمه
کشتی بی جون منم که راهو واسه تو ساختم فکر نکن تو بردی نه من به خودم باختم ♬♫
این وسط افتادم و کسی منو نمیفهمه ای !!!! خدا کاری بکن ناخدا چه بی رحمه
کشتی بی جون منم که راهو واسه تو ساختم فکر نکن تو بردی نه من به خودم باختم ♬♫

رد پاهات هنوز روی قلبمه همین !!!! رد پاها نمک روی زخممه
انگاری ساحلم با من همدرده هردومون منتظریم ناخدا برگرده ♬♫
این وسط افتادم و کسی منو نمیفهمه ای !!!! خدا کاری بکن ناخدا چه بی رحمه
کشتی بی جون منم که راهو واسه تو ساختم فکر نکن تو بردی نه من به خودم باختم ♬♫
این وسط افتادم و کسی منو نمیفهمه ای !!!! خدا کاری بکن ناخدا چه بی رحمه
کشتی بی جون منم که راهو واسه تو ساختم فکر نکن تو بردی نه من به خودم باختم ♬♫
همه دست زدیم و کلی تشویق شون کردیم 
لیانا یه دفعه شروع کرد به گریه کردن..
رهام لیانا رو بغل کرد و اروم بوسش کرد...
همه مون بغض کرده بودیم اما 
امیرمیلاد و یاشار رادین پرهام نزاشتن گریه. اینا کنیم پریدن وسط مسخره بازی 
ساعت یه شب شده بود 
همه خدافظی کردیم و رفتیم تو اتاق 

 

 

 

سلام خدمت عشقای خودم 

بچه ستایش هستم و بابت تاخیر بی اندازه پارت عذر میخوام 

عاشقتونم 

پارت های بعد زود تر 😍😍😍😍